تپ تپ گروسک(قایم باشک) وزیر بهداشت و نماینده ی شهرستان های ایذه و باغملک با خبرنگاران شهرمان
ماخبرنگاران هم مثل شما از کانال های سفارشی خبر افتتاح چندین باره دو مرکز درمانی در میداوود و صیدون را مطلع شدیم. درمان بستر میداوود که ۵ شهریور ماه ۹۶ توسط فرماندار وقت و رئیس شبکه بهداشت وقت افتتاح گردید؛ امروز مجددا با حضور وزیر بهداشت افتتاح گردید.
در صیدون نیز یک مرکز بهداشتی که قبلا افتتاح شده بود بار دیگر توسط جناب وزیر و هیئت همراه افتتاح گردید.
حتما شما هم این حدیث را شنیده اید که 《الناس علی الدین ملوکهم. مردم بر دین فرمانروایانشان هستند و اینک شما اسم این عمل فرمانروایان ما را چه می گذارید؟
امام یازدهم می فرمایند: “تمام ناپاکی ها و گناهان در خانه ای جمع شده است و کلید آن دروغگویی است”. شما اسم این پنهان کاری را چه می گذارید؟
ما برای آنکه ایران خانه ی خوبان شود رنج دوران برده ایم.
شهر من کمتر از یک هفته است که میزبان سه شهید ترور بوده است در سالهای اخیر شهدای حرم و قبل از آن شهدای امنیت و دفاع مقدس گلهای لاله ی چمنزار این خاک شهید پرور بوده اند. اینان رفتند تا علاوه بر آنکه خاکمان نرود اخلاقمان هم نرود که انسان به انسانیتش زنده است و گرنه گیاه هم رشد می کند و قد می کشد و اینک کجای افتتاحیه ی چندباره ی این مراکز درمانی به اخلاق می خورد؟!
مسِولین محترم شهرستان! کدام یک از شما همراه وزیر بوده اید شما که از افتتاحیه خبر داشتید چرا به وزیر نگفته اید که این مراکز قبلا افتتاح شده اند؟
بگذارید من بگویم:
این جانب به حکم وظیفه و اخلاق علی الخصوص اخلاق حرفه ای به اطلاع وزیر محترم و مردم شریف شهرستان باغملک می رسانم همراه جناب وزیر خبرنگاران متعددی کشوری و استانی حضور داشتند؛ آیا این خبرنگاران سرخود و بدون دعوت، در این مراسمات حضور پیدا کردند؟ قطعا جواب منفی است. اتفاقی که یک بار دیگر در زمان حضور وزیر محترم ارتباطات جناب جهرمی هم رخ داده بود.
پس چرا خبرنگاران شهرستان باغملک برای افتتاحیه ها حضور نداشتند؟جواب ساده است:
خبرنگاران باغملکی نمی توانستند مراکزی را که قبلا افتتاح شده بودند دوباره خبر افتتاحیه آنان را کار کنند؛ فقط خلخال کشیدن از پای زن یهودی نیست که اگر مسلمان برایش دق کند؛ رواست که اینجا و در شهر ما آنانکه تاوان این سیاهکاری ها را می دهند درد مرا می فهمند.
اگر امروز وقتی وزیر بهداشت به باغملک می آید و همان پروژه ها را دوباره افتتاح می کند و همراهانش کف می زنند، صلوات بفرستند و با(به) همدیگر می خندند، همه به هم دروغ بگویند؛ و همه از بابت این دروغها به خود می بالند، دست کمی از آن داستان حضرت علی و خلخال پای زن یهودی ندارد.
چقدر تلخ است در جامعه اسلامی، در شهر شهیدان دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت به این راحتی دروغ بگوییم و به خاطر چند صباحی تکیه بر صندلی ریاست و مدیریت یا به خاطر خودشیرینی هیچ حرفی نزنیم بلکه باید در پیشگاه وزیر اعظم به به و چه چه بگوییم.
در صیدون که یک مرکز بهداشتی، درمانی را افتتاح کردند که قبلا افتتاح شده بود و تجهیزات و امکانات کافی و مناسبی را نداشت/ندارد. اکنون قول به تقویت و تجهیزات این مرکز داده شده است.
حال ممکن است برخی بگویند: بخاطر اینکه وزیر تجهیزات به ما بدهد وی را اینجا آوردیم!
عرض شود وقتی جایی افتتاح می گردد باید تمام امکانات و تجهیزات و نیروها وجود داشته باشند سپس افتتاح شود؛ نه اینکه یک روز برای ساختمان افتتاحیه بزنید، یک روز برای آمدن پزشک افتتاحیه بزنید، یک روز برای امکانات و تجهیزات افتتاحیه بزنید، یک روز برای نماینده، یک روز برای وزیر و…
بخشی از گلایه و ناراحتی ما اینجاست که چطور می شود چند نفر آن هم از اشخاص مسول ، دست به دست هم داده اند، دروغ می گویند و هیچ ایراد و اشکالی هم در آن نمی ببیند و هیچ کدام از مردم و مسولین، هم بخاطر حفظ موقعیت و جایگاه خود حرفی نمی زنند..
چقدر دروغ گفتن و پذیرفتن دروغ در جامعه ی ما آسان شده است.
سقوط اخلاق در جامعه از هر سقوط دیگری دهشتناک تر است.
منتظر پاسخگویی مسئولین محترم هستیم.
پایگاه خبری مُنگشت پرس
