*نقدی پیرامون نطق اخیر مهندس خادمی در مجلس شورای اسلامی*
یادم می آید منتقدان سینمایی پس از دیدن فیلم اخراجی های (۱)، ایراد گرفته بودند که فیلم نامه مجموعه ای از جک های بازاری بود که کنار هم چیده شده بود.
امروز هم من این احساس را داشتم که نطق جناب خادمی مجموعه ای از پیامها و مطالب منتشره در شبکه های مجازی (و نه جک) بود که تقریبا هیچ مطلب جدیدی که حاصل خلاقیت ذهن یا تجربه ی یک مسئول در سطح نماینده ای مجلس باشد نبود. در مجموع متنی به غایت پوپولیستی و عوام پسند بود که بیش از آنکه مورد توجه و اثربخشی در مسئولان مربوطه باشد فضایی احساسی، هیجانی و سرشار از به به و چه چه را در میان مردم کوچه و بازار منتشر می کند و این در حالی است که آنچه ایشان می گوید مردم با تمام گوشت و پوستشان لمس می کنند. پس “هین سخن تازه بگو تا دوجهان تازه شود”.
این نطق هفت دقیقه ای شامل دهها موضوع کاملا مجزا و کلان و پردامنه بود که اگر تمام هفت دقیقه را تنها به یکی از آنان اختصاص می داد باز هم زمان کم می آمد(والبته توصیه می شود که زین پس چنین شود).
با همه ی اینها تلاش می کنم تا در حد بضاعت فکری و سطح نگاه شخصی ام (که قطعا خالی از اشکال نیست) و در راستای مطالبه گری از نماینده ی شهرستانم نگاهی نقادانه به این مطالب مطروحه ( که شامل تایید بعضی مواضع و مخالفت بابعضی دیگراست) داشته باشم و صد البته حق پاسخگویی را برای ایشان حقی طبیعی می دانم. پیشاپیش از اینکه فرصت کافی برای ویرایش دقیق علمی و ادبی، در تنظیم این نوشته را نداشته ام پوزش می طلبم.
✅ ۱٫ایشان به شدیدترین وجه ممکن، وضعیت کشور را در حال نابودی به تصویر می کشد و بذر ناامیدی را مزین به اوصاف نابودی و بدبختی در جامعه ی بحران زده ی این روزها که خود آبستن حوادثی غیر قابل پیش بینی است همچون نقل و نبات می پراکند و بی توجه به فشارهای روانی و پتانسیل های اغتشاش در قالب یک کاتالیزور عمل می کند.
✅۲٫ تاکید بر اخذ غرامت جنگ و بازسازی خرمشهر و آبادان تاکیدی به جا و شایسته ی تقدیر و کاملا مورد تایید است.
✅۳٫نطق آقای خادمی می توانست توسط یک شهروند و در اعتراض به وضع موجود از تریبون مجلس خطاب به تمام نمایندگان و مسئولین از جمله خطاب به خود آقای خادمی قرائت شود. چرا که آقای خادمی خود، یکی از مسئولینی است که باید در رابطه با وضع موجود پاسخگو باشد.
نمی شود در کسوت یک نماینده وارد مجلس بشوی و به جای تصویب قوانین لازم، و الزام دستگاهها به یافتن راه چاره در نقش اپوزیسیون سخنرانی کنی.
✅۴٫ این سخنرانی آنطور که باید مورد توجه کارشناسان آگاه علی الخصوص متخصصین حوزه ی سیاست و همچنین دولتمردان و مسئولینی که مخاطب ایشان بودند واقع نخواهد شد. چرا که سخنرانی ایشان در چارچوب مانیفست هیچکدام از گروههای شناخته شده در فضای سیاسی قابل تفسیر نیست. (درواقع از هر دری سخنی راندند و از عقاید هرگروهی اعم از اصلاح طلب و اصول گرا و مخالف و موافق و بی طرف و آن ور آبی حداقل یک جمله در این نطق می توان یافت.)
✅۵٫ بحث انتقال آب که غده ای سرطانی برای مردم مظلوم خوزستان است را پیش کشیدند. اولا که از موضع مستمر و ثابت ایشان در این زمینه سپاسگزاریم ثانیا بی صبرانه منتظریم تا ایشان، در اولین فرصت طی یک مقاله ی مبسوط تلاشهای خودشان را به انضمام مستندات لازم برای آگاهی عموم منتشرکنند.
✅۶٫گفته اند:” مردم ایران را بدبخت کرده اید اعتماد به نفس آنان را گرفته اید ازفقر و بیچاره گی…” مسائلی از این دست اگر واقعیت هم داشته باشند نباید از زبان یک نماینده بیان شوند به جهت آنکه بیش از آنچه که نشانگر دلسوزی برای دفاع از مردم باشند به مردم برچسب بدبختی و فقدان اعتماد به نفس زده می شود و بدبختی و ذلالت را به یک باور عمومی بدل می کند.
✅۷٫مهندس خادمی افزوده اند:” آیا هنوز زمان مبارزه با مفاسد اقتصادی نرسیده است…” بسیار دغدغه ی بجا و شایسته و مبتلابه این روزهاست و ای کاش در تمام آن هفت دقیقه فقط به همین یک موضوع می پرداختند.
✅۸٫فرموده اند:”ای مردم با این دولت و مجلس که ساخته اید…” گویا اعتراضی است ضمنی به نظارت استصوابی. در ثانی باید نظر جناب خادمی را درباره ی شیوه های رای آوردن نمایندگان و هزینه های تبلیغات و خرید رأی هم جویا شویم. شایستگان در فضای انتخابات ما تا چه اندازه امکان و جسارت عرض اندام دارند و شانس شان برای رقابت با متمولین و رانت خوارها چقدر است؟ همچنین باید از ایشان پرسیده شود لیست کسانی که امضای خود را از سوال از رئیس جمهور در ماههای گذشته پس گرفتند به همراه علت آن را رسانه ای کنند. و در متن سوال پیش رو از رییس جمهور که ایشان هم امضا کننده ی آن است کدام یک از دغدغه های جدی مردم خوزستان را در آن لحاظ کرده اند.
✅۹٫ این چندمین بار است که ایشان به لزوم تغییرتعیین دولت از شیوه ی انتخاب مستقیم به نظام پارلمانی سخن می گویند. من نمی دانم این مجلسی که خود آقای خادمی منتقد آن است چگونه می خواهد رئیس جمهوری موفق را انتخاب کند. یادم می آید در همین سالهای اخیر لبنان با نظام پارلمانی، بیش از ۵۰۰ روز دولت نداشته است.(سخن در این زمینه بسیار است).
✅۱۰٫در نگاه کلی شجاعت آقای خادمی در آنجا که «همه ی مسئولان اعم از دولت و همکاران خودش در مجلس و سایر ارگانها از نیش کلامش در امان نیستند» هرچند سیاستمدارانه به نظر نمی رسد اما ستودنی است و نشان می دهد نمی خواهد در چارچوب بده بستانهای موجود و حفظ منافع شخصی در مقابل ظلم و فساد سکوت کند.
✅۱۱٫پیشنهاد عالی ایشان در زمینه ی پرده برداری از فساد اقتصادی و اتاق شیشه ای هرچند از مدتها قبل به شکل جدی مطرح شد ولی متاسفانه مافیای قدرتمند آن را به حاشیه بردند و خود این می تواند انگیزه ای برای ارائه ی یک طرح جامع توسط جناب خادمی برای شفافیت اقتصادی به مجلس شود.
✅۱۲٫پیشنهاد محاکمه ۵۰ نفر از جانب مهندس خادمی، هم برای من این سوال را مطرح می کند که -فارغ از اینکه این عدد ۵۰ از کجا آمده است.- مگر با بابک زنجانی ها و شهرام جزائری ها چه کردند مگر نه این است که هیچ روزی بدون یک خبر از غارتی بزرگ و فرار به بهشت دزدان(کانادا) به شب نمی رسد در این فضای عدالت گستر چه کسی قرار است دزدان را محاکمه کند؟ و کارنامه ی مجلس در این زمینه چه نمره ای می گیرد و خود نمایندگان تا چه اندازه دامنشان از این گناه مبراست؟
✅۱۳٫در کنار محاکمه ی ۵۰ نفر، تقاضا برای برکناری مسئولین و گرفتن اموال آنان نوعی براندازی درون حاکمیتی است که هر چند مبنای تئوریک آن را نمی دانم و به انجام آن هم بی رغبت نیستم اما این سوال را به ذهن متبادر می سازد که مگر می شود شخصی علیه خودش شورش کند و خودش را از کار برکنار کند و سپس محاکمه کند و اموال خودش را از خودش بگیرد و به مردم بدهد…
✅۱۴٫راه حل آخر ایشان برای شناخت خود و جهان بسیار کلی و مبهم است و وقتی می گویند از توهم و جوگیرشدن دست برداریم قوه ی خیال را بر فراز اردوگاهی به پرواز می کشاند که خود ایشان خیمه اش را در آنجا علم کرده است.
✅۱۵٫ایشان می گویند “وطن پرست باشید” و این جمله ای است که من بعد از انقلاب از زبان هیچ مسئولی نشنیده ام و شاید چندان خوشایند بعضی ها نباشد.
✅۱۶٫”کتاب بخوانید مطالعه کنید تاریخ بخوانید مطالعه کنید.” پایان بخش نطقی است که آن تریبون دار اعظم از بالای سر ایشان مدام وبی وقفه و بی توجه به تمام دغدغه های نماینده ی شهرستانمان داد می زد که وقت تمام است. یاد یک اعتراض دکتر شریعتی افتادم که در ابتدی سخنرانی اش تکه کاغذی به او دادند که وقت سخنرانی تان این مقدار است، برآشفت که ” من درد دارم مگر می شود برای کسی که از درد می نالد زمان و مدت نالیدن تعیین کرد.”
جناب خادمی شما که درد مردم را فریاد میزنی برای اثبات صداقتت به هفت دقیقه نطقی که پس از آن کانالهای اطلاع رسانی ات را سرشار از عکس و صدا و تصویرت می کنند بسنده نکن که “به عمل کار برآید به سخنرانی نیست” حالا که فرصتی برای جامه دریدن و یقه پاره کردن در دفاع از مردمی ستم کشیده که به قول خودتان ۴۰ سال است مظلوم واقع شده اند رسید تا آنجا که می توانی پیش برو و اگر راهت را سد کردند و احساس کردی بیش از این کاری ازت ساخته نیست استعفا بده.
درپایان از تلاشهای شما در تمام سطوح به عنوان نماینده ی شهرمان تشکر می کنم و خدا را گواه می گیرم که این سطور را نه از بهر تخریب یا تمجید، که در قالب نقد هر آن مقدار که، در یک نظر، از خاطرم گذشت بر صفحه ی کاغذ آوردم. امیدوارم که مفید واقع گردد سخن بسیار است و حوصله کم و گوش شنوا…
متن از طرف یک شهروند باغملکی/ پایگاه خبری منگشت پرس
