تاریخ : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 16 شوال 1445 Wednesday, 24 April , 2024
5

✍ما بی سوادیم

  • کد خبر : 2578
  • ۰۹ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۱
✍ما بی سوادیم

✍ما بی سوادیم   سالها پیش که در کسوت مدرس دانشگاه عنوان پر طمطراق استاااااد را یدک می کشیدم (در حالی که می دانستم استاد نیستم)باصحنه های غم انگیز بسیاری روبرو شدم. دهها کارمند و کارگر دانشجو که با فراخوان التماس گونه ی دانشگاههای محلی بدون هیچ آزمونی و شاید با یکی از همان مدرک […]

✍ما بی سوادیم

 

سالها پیش که در کسوت مدرس دانشگاه عنوان پر طمطراق استاااااد را یدک می کشیدم (در حالی که می دانستم استاد نیستم)باصحنه های غم انگیز بسیاری روبرو شدم.

دهها کارمند و کارگر دانشجو که با فراخوان التماس گونه ی دانشگاههای محلی بدون هیچ آزمونی و شاید با یکی از همان مدرک های دیپلم کذایی وارد دانشگاه شده بودند، بااعتماد به نفسی که سقف را می شکافت  می گفتند: استاد! ما نیامدیم که چیزی یاد بگیریم بلکه آمدیم مدرکی بگیریم تا به محل کارمان تحویل دهیم. به ما نمره ای بدهید تامدرکی بگیریم و حقوقمان بالا برود. حالا بماند آنان که داشتن مشکلات فراوان را علت موجهی برای کسب نمره می دانستند یا آنان که خیال می کردند چون پول شهریه می دهند باید در ازایش مدرک بگیرند.

عده ای مدرک را برای ارتقا می خواستند و عده ای از سوی محل کارشان وادار به ارتقای مدرک شده بودند.

من اما، از پنج سال پیش تاکنون در هیچ دانشگاهی تدریس نکردم و دو سال است که دیگر در مقطع دبیرستان هم تدریس نمی کنم و به جد معتقدم بخش عمده ای از مشکلات مملکت از ناحیه ی آموزش و پرورش و از مقطع ابتدایی  ایجاد می شوند و  مناسب ترین سازمان، هم  برای حل این مشکلات خود آموزش و پرورش است.

آری من  لیسانس  دارم اما بی سوادم. فوق لیسانس دارم اما بی سوادم. حتی دکتری هم دارم اما بی سوادم.قبلا دانشگاههای دولتی وضع بهتری داشتند اما همانها هم دیگر قابل اعتماد نیستند. گاهی استاد به دانشجو می گوید برو پایان نامه ات را بده بیرون، برایت بنویسند بیاور.

قطعا تکه کاغذی به نام مدرک برای ما سواد نمی آورد، کما اینکه گواهینامه ی رانندگی قادر به راندن ماشین نیست.

اما تراژیک ترین قسمت این موضوع اینجاست که من فکر می کنم همه بی سوادند الا خود من. بنابراین من علاوه بر بی سوادی، دچار خود برتر بینی هم هستم و این دومی از اولی به مراتب بدتر است.

کاش ساختار اعمال مدرک برای افزایش حقوق این گونه طراحی می شد که به جز مدرک دیپلم  مدرک دیگری ملاک استخدام نبود  و هر ارگان یا شرکتی با یک دوره ی کارآموزی سه ماهه یا بیشتربرای انتخاب نهایی از بین پذیرفته شدگان آزمون استخدامی، تنها بر اساس توانمندیها و مهارتهای واقعی اشخاص، اقدام به گزینش می کردند آن وقت دانشجو ناچار می شد در دانشگاه به بهترین وجه ممکن کسب تخصص و مهارت کند تا در آزمونهای ورودی به مشکل برنخورد.

و ای کاش قانونی می نوشتیم تا براساس آن هیچ کس را حداقل برای یک دوره ی ده ساله با عناوین آقا یا خانم مهندس آقا یا خانم دکتر و استاد و حتی حاجی و حاج آقا و حجت الاسلام و… صدا نمی زدند تا بار دیگر شاهد رشد و تعالی ارزش انسانها در جامعه، بر اساس میزان پایبندی آنها به اخلاق و انسانیت باشیم و نه بر اساس مدرک ماخوذه.

وقتی در جمعی چندنفره، یا یک گروه در شبکه های اجتماعی بیش از دویست نفرحضور دارند و اکثر آنها را با عنوان جناب مهندس و آقای دکتر و استاد فلانی، صدا می زنیم کسی که هیچ کدام از این مدرکهارا ندارد به طرز ناجوانمردانه ای کرامت شخصیت اش نادیده گرفته می شود و باز همان کرامت شخصیتش مانع اعتراض به این فرهنگ مدرک گرایی می شود. یادمان باشد  مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید. مدرک آن است که در ادب و مهارت من نمود واقعی و ملموس داشته باشد و گرنه وقتی از من امتحان املا وانشا  بگیرند و دو هم نگیرم چه فایده.

حدیث نفسی بود خطاب به خودم و اعتیادی  به نوشتن های روزمره.درآرزوی روزی که اصالتها دوباره برگردد به خانواده هایی که نان می دهند و شرف می خرند.

علی ذکوی

لینک کوتاه : https://mongashtpress.ir/?p=2578

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.