تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 18 شوال 1445 Friday, 26 April , 2024
10
انتخابات و انتصابات

گفتاری درباره شایسته سالاری

  • کد خبر : 5039
  • ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۵:۴۶
گفتاری درباره شایسته سالاری
گفتاری درباره شایسته سالاری موسی آروین/ کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو انجمن اسلامی معلمان استان خوزستان

یکی از مباحثی که در همه دورانها و در همه جا مورد مناقشه بوده، بحث انتخاب و انتصاب افراد برای عهده دار شدن مسئولیتی در جامعه است. و همیشه می بینیم که پس از هر انتخاب یا انتصاب ، عده ای آن را مناسب دانسته و عده ای آن را نامناسب دانسته و نسبت به آن انتقاد داشته اند. در این گفتار بر آن شدیم تا این مسئله را از زاویه دینی بررسی کنیم.

 

آنچه که از مضمون روایات متعدد برمی آید این قاعده عقلایی است که فردی که در نظام اسلامی، سمتی قبول می کند می بایست از تمامی افرادجامعه اولی و اصلح باشد. بنابراین اگر فردی می داند در بین افراد جامعه شخصی شایسته تر از او جهت احراز منصبی وجود دارد، حق ندارد خود را داوطلب آن نموده بلکه لازم است او را در احراز آن سِمَت بر خود مقدم دارد. درغیر این صورت آن شخص و یا کسی که او را منصوب کرده، خائن به خداوند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و همه مسلمانان خواهد بود. در این زمینه روایات متعددی وجود دارد که برخی از آنهاچنین اند:

قال النبی(صلی الله علیه و آله) : «مَنْ تَقَدَّمَ عَلی قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَری أَنَّ فیهِمْ من هو افضل منه فقد خان اللَّه و رسوله و المسلمین. هر کس جلودار – امام – عده ای از مسلمانان گردد در حالی که می داند در بین مسلمین فردی بهتر از او وجود دارد پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود[۱].

و در روایتی دیگر پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرمود:

«مَنْ اسْتَعْمَلَ غُلاماً فی عِصابَةٍ فیها مَنْ هُوَ أَرْضی لِلّهِ مِنْهُ فَقَدْ خانَ اللَّهَ؛ هر کس جوانی را به حکومت جمعی بگمارد در حالی که فردی در بین آن جمع وجود دارد که بیشتر مورد رضای خداست به خداوند خیانت کرده است.»[۲]

برخی روایات نیز از کسانی که صلاحیت کاری را نداشته و خود را متولی آن نیز می کنند، به عنوان افرادی که شخصیت خویش را ذلیل نموده اند یاد شده است. در حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه و اله) وارد شده است:

«لایَنْبَغی لِلْمُؤمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ قیلَ لَهُ: وَ کَیْفَ یُذِلّ نَفْسَهُ؟ قالَ: یَتَعَرَّضَ لِمالایُطیقُ؛ مؤمن حق ندارد خود را به ذلّت بیندازد. پرسیده شد چگونه به ذلت می افتد؟ فرمود: خود را داوطلب کاری کند که بیش از توان اوست.»[۳]

روایات از حیث سند و مضمون مشکلی ندارند و در حیث عقلایی نیز مورد تأییدند. زیرا که طبیعی است تصدی امر بدون احراز صلاحیتها و توناییهای لازم از سوی شخصی، باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای هر جامعه ای خصوصاً جامعه اسلامی خواهد بود. در بهترین حالت می توان متصور بود که فردی با وجود داشتن تواناییهای لازم متصدی امری شده که بهتر و قویتر از او نیز برای تصدی این مقام و مسئولیت وجود دارد. در این حالت نیز هر چند شاید از این حیث هزینه بالایی متوجه جامعه نشود ولی به دو دلیل این تصدی نیز حرام بوده و خیانت به خداوند و رسولش به حساب میآید. اول اینکه استعدادها تواناییهای بالقوه فردی مومن ضایع خواهد شد و دوم اینکه جامعه از سرعت و دقت کمتری در مسیر پیشرفت برخوردار میشود. چه بسا این کندی در حرکت موجب پدیداری بسیاری از مشکلات از جانب دشمنان مسلمین شود.

این قاعده در کلیت خود مقبول است ولی باید توجه داشت که برای اثبات مدعای شما « بنابراین اکثر مسئولین ما خائن هستند » ابتدا باید احراز کنید که افرادی لایق تر و شایسته تر از آنها برای تصدی آن پستها وجود دارد. در واقع به قول اهل منطق، کبرای قضیه شما درست است ولی نتیجه ای که گرفته اید تابع اثبات صغری است که آن را ندیده گرفته اید. شاید هم در پس ذهنتان این قضیه ثابت است که در مقابل بسیاری از مسئولین نظام، کسانی لایقتر، متعهدتر، قویتر و کاردانتر از آنها وجود دارند. حال آنکه با اندکی تأمل میتوان حکم داد که این ادعا نوعی حکم احساسی است و به همین راحتی نمیتوان ادعایی انچنین بزرگ را اثبات کرد. برای اثبات آن لااقل باید تمامی مدیران متخصص در یک عرصه را از تمامی جهات مورد شناسایی قرار داد. این شناخت خصوصاً در یک جامعه بزرگی مانند ایران همانند اکثر جوامع دیگر جهان امری بسیار مشکل و طاقت فرساست. اصولاً شناخت انسان ، تواناییها و استعدادهای او به همین راحتی ممکن نیست که اگر این چنین بود این همه مشکل در دنیا وجود نداشت. برای مثال از نظر امیرالمومنین(علیه السلام) فرد مسئول در جامعه اسلامی باید دارای این ویژگیها باشد: “برخورداری از عقل سلیم،داشتن تجربه کافی، برخورداری از روحیه نصیحت گری و نحصیت پذیری، رعایت تقوا الهی ، پایبندی به اجرای حدود الهی، دارای ظرفیت و سلامت روحی، انصاف به پاک دامنی و پارسایی ، پایدار در برابر مشکلات و ناملایمات، بهره مندی از روحیه عفو و گذشت، شجاع بودن، رحم و عاطفه نسبت به محرومان و ضعیفان، عدم آلودگی به معاصی خداوند، عدم شیفتگی به قدرت، داشتن ابتکار عمل در کارهای محوله به وی، داشتن اعتماد به نفس، عدم حرص نسبت به مادیات.”

 توجه دارید که شاید احراز این شرایط برای اهلش در مورد اشخاص ممکن باشد ولی در ارزیابی میان افراد همسان و سنجش میزان برخورداری افراد از این نسبتها، کاری بسیار طاقت فرسا و مشکل و تا حدی برای افراد عادی تقریباً غیر ممکن است.

البته همان طور که گفته شد بسیار مشکل است که همه افراد واجد شرایط مسئولیت را بتوان از همه نظر قیاس نموده  و بهترین را انتخاب کرد اما می توان حداقل طوری انتخاب کرد که افراد نخبه و شایسته دچار سرخوردگي نشده و یا حداقل طوری انتخاب کرد که اکثر جامعه احساس کنند فرد شایسته ای انتخاب شده است.

♥♥[۱] الغدیر، ج ۸ ، ص ۲۹۱، نقل از: التمهید للباقلانی، ص ۱۹۰

[۲] بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵

[۳] الکافی، ج ۵، ص ۶۴ ♥♥

 

لینک کوتاه : https://mongashtpress.ir/?p=5039

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.